به گفته اوستونر، توانایی بیسایقه این نظریه در توضیح جزئیات فرآیند ریزش مو و شکلگیری الگوی ریزش موی آندروژنیک مسلم است.
نظریه این محقق ترک به دنبال وفق دادن برخی مشاهدات گیجکننده مرتبط با ایجاد و گسترش ریزش موی آندروژنیک است. نواحی طاس شدن پوست سر نشاندهنده افزایش در یک شکل قوی از تستوسترون موسوم به دیهیدروتستوسترون است. این در حالی است که داروهایی متوقف کننده تبدیل تستوسترون به دیهیدروتستوسترون می تواند سرعت ریزش مو را کاهش دهند.
اوستونر بر این باور است که در جوانی، پوست سر از بافت چربی کافی در زیر پوست برخوردار است که میتواند به خوبی خود را هیدراته نگهداشته و از فشار بر فولیکولهای مو جلوگیری کند اما با افزایش سن، پوست و چربی زیر آن نازکتر شده و فشار بر فولیکولهای مو افزایش مییابد. تستوسترون منجر به نازک شدن چربی زیر پوست میشود. در زنان، استروژن از نازک شدن این بافتها حداقل تا زمان یائسگی جلوگیری میکند.
به گفته دکتر اوستونر با کاهش این بافت چربی، فولیکولهای مو باید در برابر فشار بیشتری مقاومت کرده و نیازمند تستوسترون بیشتر برای دستیابی به رشد عادی هستند. این تقاضای محلی منجر به تجمع سطوح دیهیدروتستوسترون در پوست سر شده اما این میزان در جریان خون قرار نخواهد گرفت.
افزایش سطوح دیهیدروتستوسترون منجر به فرسایش بیشتر چربی زیر پوست و ایجاد یک دور باطل میشود.
چرخه رشد مو در واکنش به این امر سرعت گرفته اما سرعت آن برای غلبه بر فشار فزآینده کافی نیست. با گذشت زمان، فولیکولهای مو کوچکتر و کوچکتر شده و منجر به افزایش پیشرونده ریزش مو میشوند.
این پژوهش در مجله Plastic and Reconstructive Surgery-Global Open منتشر شده است.